از دست دلبر باشد
در دفتر این زندگی ، عشق تو جوهر باشد
حرف من بی کس همی ، دوری ز دلبر باشد
عشق من بی کس خدا ، چون جوهری خونین شده
خون می چکد از این قلم ، از دست دلبر باشد
او خون کند این شیشه ام ، از این جگر خون می چکد
با خون چرا کردم وضو ؟ از دست دلبر باشد
جان کندنم را دیده است ، لیکن ز من دوری کند
در خاک خون دل می تپد ، از دست دلبر باشد
بی او کشیدن یک نفس ، بر من چرا مشکل شده ؟
گویی که خنجر در گلوست ، از دست دلبر باشد
یک شب درون هجله شد ، دیگر خبر از او نشد
رسوائیم اه ای خدا ، از دست دلبر باشد
در هر سخن صد نکته است ، با دل شنو حرف دلم
این بی کسی در عالمم ، از دست دلبر باشد
دفتری بنام عشق که سر برگش عشق فصل فصل آن عشق
هر سطرش عشق اما افسوس که پایانش بی عشق
این عادتی شده بین ما
یه مثل قدیمی چینی بود میگفت :
من رای میدهم تو رای میدهی ما رای میدهیم ...
همه رای میدادند ولی برای دلخوشی بعضی ها انکار میکردن
کسی نمی تونه دفتر عشقشو پنهون کنه چون
این دیگه شناسنانه نیست که پنهونش کنی
روی دلت نوشته میشه که هر جا بری پیشته
مگه اینکه بی دل زندگی کنه
من هم منکر نمی شم برای من هم حرمت دل شکسته
مثل خیلی ها که مخصوصا تو این وبلاگها بگردی زیاد میبینی
می بینی چقدر راحت عشق رو به مسخره گرفتن
چقدر راحت دل ها رو بازی میدن؟
ولی من نمیخوام
میخواهم عشقمو مقدس و پاک توی تک اتاق دلم لای حریر احساسم
نگه دارم
میخوام تا اوج ببرمش میخوام دلمو اونقدر تمیز کنم که اونجا دلش نگیره
میخوام بدونه که من هم بلدم عاشق بشم اما آخرشو بی عشق نمی ذارم
میخوام عاشق بشم اما نه مثل همه
میدونید بچه گی هام یادم میافته
عاشق دختر همسایه مون بودم اونقدر دوسش داشتم که
حاضر بودم یه هفته پولامو بخاطرش خرج نکنم وبراش کادو بخرم
میدونید اولین کادویی که براش خریده بودم چی بود
یه گل سر ارزون اگه یادم باشه اونموقع 100 تومن خریده بودم
الان که یادم میافته خجالت میکشم ولی شاید باورتون نشه من
نمی دونستم چی کار میکنم ولی اون هنوز هم که هنوزه
بعد از سالها هنوز اون گل سرو نگه داشته
میدونید اون دوست داشتن رو فهمیده بود ولی من نه
ولی سالهای سخت زندگی همچین درسی به من داد که
حالا میتونم قدر دوست داشتن رو بفهم
ولی حیف که ....
دوستان قدر همدیگرو بدونین به خدا اونی که رفت دیگه رفته
نه میتونی زمان رو بر گردونی نه میتونی دوباره تو دلش عشق بکاری
همیشه عاشق باشید همیشه دوست داشته باشید که رمز زندگیه.